حتما بهعنوان یک رئیس به دنبال پاسخی برای این پرسش هستید که چگونه یک رئیس قدرتمند باشیم ؟ در این نوشتار ۱۷ روش معرفی میشود که پاسخی است برای پرسش چگونه یک رئیس قدرتمند باشیم ؟
اگر میخواهید مدیر بهتری باشید، میتوانید تعداد بسیار زیادی کتاب مدیریت بخوانید. یک روش دیگر هم وجود دارد که فقط این مطلب را بخوانید. پس با ما همراه باشید نکات عالی و منحصر به فردی بخوانید.آمازون تقریبا یک میلیون عنوان کتاب دربارهی مدیریت دارد. اما در واقع تعداد کمی از آنها ارزش خواندن دارند.
اما اگر برای ادارهی شرکتتان آنقدر سرتان شلوغ است که حتی برای آن تعداد کم هم فرصت ندارید، چه باید بکنید؟ این نوشتار ایدهی من دربارهی چیزی است که شما واقعا در پاسخ به پرسش چگونه یک رئیس قدرتمند باشیم ، باید بدانید.
۱. سبک مدیریتتان را با هر فرد مطابقت بدهید.
از آنجا که هر فرد منحصر بهفرد است، هیچ سبک مدیریت که برای همه مناسب باشد وجود ندارد. برای همین، همانطور که دقیقا توضیح میدهید از هر کارمند چه میخواهید، فعالانه پیشنهادها و ایدههای هر کارمند را جویا شوید تا بدانید چگونه میتوانید بهترین کار را از او بگیرید.
۲. رفتارهای مشکلساز را برطرف کنید.
بهترین زمان برای انتقاد زمانی است که رفتاری سر میزند یا بلافاصله بعد از آن. اگر صبر کنید تا مشکلات شدیدتر شوند، در نهایت فقط آن برطرف کردن آن مشکلات را بغرنجتر میکنید، چون فرد به رفتار مشکلشاز خود عادت میکند.
۳. اغلب به ندانستن اعتراف کنید.
وقتی مانند کسی عمل میکنید که همه چیز را میداند، فرصت فکر کردن و رشد را از کارمندانتان میگیرید. اگر اعتراف کنید که طبیعی است همه چیز را ندانید، آنها بیشتر به شما احترام خواهندگذاشت. به جای فضلفروشی، از کارمندانتان سوال بپرسید تا خلاقیتشان را تحریک کنید.
۴. از معیارهای ساده استفاده کنید.
طرحهای سنجش پیچیده برای کارمندان گیجکننده است. سعی کنید معیارهایی که استفاده میکنید، آنقدر برای کارمندان ساده باشد که با یک نگاه آن را بفهمند و با رفتارهایی که میخواهید ترویج بدهید در ارتباط باشند. از معیارهایی که کارمندان نمیتوانند مستقیما با آنها ارتباط برقرار کنند خودداری کنید.
۵. همیشه مصاحبه کنید.
به جای آنکه تا صبر کنید تا شدیدا به نیروی جدید نیاز پیدا کنید، تمام مدت با متقاضیان مصاحبه کنید، حتی اگر فعلا ظرفیت خالی ندارید. برای اینکه با بهترین داوطلبان در تماس باشید، از ترکیب ایمیل و شبکههای اجتماعی استفاده کنید، اینگونه وقتی به آنها نیاز دارید، آماده هستند.
۶. شفافتر باشید.
برای رییسی که بدون توضیح علت، تصمیمگیری میکند این خطر وجود دارد که دیکتاتور و مستبد به نظر برسد. حتی اگر کارمندان تصمیمتان را دوست ندارند، اگر دقیقا بفهمند چرا آن تصمیم را گرفتهاید، آن را بهطور موثرتری اجرا میکنند.
۷. درمورد منابعتان سخاوتمند باشید.
پول چیزی است که کارمندان از کارشان انتظار دارند، اما از رییسشان انتظار پول ندارند. کارمندانتان از شما میخواهند درمورد منابع اطلاعاتی، وقت، تحسین و تقدیر سخاوتمند باشید و راهنماییهایی را که برای بهتر انجام دادن کارشان و موفقتر شدن مفید است و فقط شما میتوانید آن را فراهم کنید، در اختیارشان بگذارید.
۸. بعد از محول کردن وظایف، مداخله نکنید.
با وجود گوشیهای هوشمند خیلی آسان است که همه امور جاری را”کنترل کنید”. به هر حال، این نوع مدیریت ذرهبینی کارمندانتان را از شوق به تصمیمگیری تهی میکند، و باری غیرضروری را به کار خودتان میافزاید.
۹. تعهدهای کتبی بگیرید.
وقتی با یک کارمند به مشکلی بر میخورید، در مورد اختلاف عملکرد او و آنچه خواستهشده است، به توافق برسید. از آن کارمند بخواهید طرحی بدهد تا مشکل برطرف شود. این توافقی را مکتوب کنید.
۱۰. آدمها را به خاطر نگرششان را استخدام کنید، نه تجربهشان.
بعضی متقاضیان “باتجربه” فقط یک تجربههای بد را بارها و بارها داشتهاند. به جای آنکه روی کارهای گذشتهی متقاضیان تمرکز کنید، روی این تمرکز کنید که آیا نگرش و مهارتهای پایه را دارند تا در آینده خارقالعاده باشند یا نه.
۱۱. سریعتر تصمیمگیری کنید.
درگیری ذهنی برای تصمیمگیری(و پیشبینی بر اساس حدس و گمان) همیشه اتلاف وقت است. بهتر است به جای اینکه منتظر باشید یک تصمیم عالی و رویایی در دنیای واقعی مقابلتان ظاهر شود، تصمیمی بگیرید که “به اندازهی کافی خوب” است.
۱۲. آدمها را مدیریت کنید، نه ارقام را.
طرز فکر مرسوم در کسبوکار این است که مهم تجزیه و تحلیل ارقام است. اما ارقام حاصل خوب بودن مدیریت شما است. بهترین راه برای رسیدن به ارقامی بهتر این است که عملکرد افرادی را که برایتان کار میکنند بهبود ببخشید.
۱۳. کارمندانی را که سختکوش نیستند حذف کنید
اگر یک کارمند حقیقتا سختکوش نیست، با نگهداشتناش لطفی به او نمیکنید. شما نهتنها او را از رشد بازمیدارید، بلکه روحیهی کارمندانی را که باید عملکرد ضعیف را جبران کنند تضعیف میکنید.
۱۴. از عزیز کردن بعضی کارمندان بپرهیزید
عزیز کردن بعضی کارمندان، روحیهی کارمندان دیگر را تضعیف میکند، چون آنها میدانند زیاد اهمیت ندارند و احساس میکنند انگار بهترین تلاششان پاداشی نخواهدداشت. همچنین، این کار باعث ایجاد دشمنی نسبت به کارمندان محبوب میشود، که ممکن است در نتیجهی آن کمتر اثربخش باشند.
۱۵. اولویتهای واحد تعیین کنید.
مفهوم کلی “اولویت” این است که یک چیز(یعنی همان اولویت) از هر چیز دیگری مهمتر است. هر کارمند باید یک اولویت واحد داشتهباشد که که مهمترین وظیفه یا دستاورد واحد او است. فعالیتهای دیگر را زیر این سرفصل قرار دهید.
۱۶. وفاداریتان را به کارمندانتان نشان دهید.
شما طبیعتا میخواهید بهترین کارمندانتان با شما بمانند، نه اینکه اگر کار بهتری یافتند شما را در وسط معرکه ترک کنند. برای اینکه وفاداریشان را جلب کنید، وفاداریتان را نشان دهید. به خودتان تعهد بدهید به کارمندانتان کمک کنید موفقتر شوند، حتی اگر به معنی تلاش بیشتر از جانب شما باشد.
۱۷. بهطور خصوصی خودتان را خالی کنید نه عمومی
هرچند بدون شک رییس بودن برای شما طاقتفرسا است، اگر خستگیتان را سر یک کارمند خالی کنید یا اظهار نظری تند یا زننده بکنید، زخمی را ایجاد میکنید که هرگز کاملا خوب نمیشود. کارمندانتان کیسهبوکس شما نیستند! اگر به آنها نشان دهید چگونه در میان بحران آرام باشند، اثربخشتر خواهندبود.
منبع :
بازده
باعضویت در کانال تورنتوگرام مطالب ما را سریعتر مطالعه نمایید. برای عضویت اینجا کلیک کنید.