در دنیای امروز همه در مورد پول، خوشبختی و موفقیت حرف میزنند. از یک فرد معمولی در خیابان گرفته تا مدیرعامل یکی از شرکتها فهرست فورچون (فهرستی از ۵۰۰ بزرگترین شرکتهای امریکایی از نظر درآمدزایی از نظر نشریهی فورچون.م)، موفقیت در زندگی همهی افراد اهمیت بسیاری دارد. صحبت در مورد خوشبختی در همه جا رواج دارد؛ امروزه هر جا میرویم از این حرفها میشنویم.
موفقیت را نمیتوان به راحتی تعریف کرد، زیرا مفهومی کاملا شخصی است. از شخصی به شخص دیگر متفاوت است زیرا بستگی به اولویتها و بسیاری عوامل دیگر دارد. با وجود این کسی نمیتواند این حقیقت را انکار کند که جادهی موفقیت دو سویه است. یک سویاش عوامل محدودکنندهی موفقیت و سوی دیگرش عوامل توانمندکنندهی موفقیت هستند. عوامل محدودکنندهی موفقیت جلوی پیشرفت در زندگیتان را میگیرند. این عوامل عمدتا ترس و شکست هستند. عوامل توانمندکنندهی موفقیت شما را به سمت نیل به اهداف تعیین شدهتان سوق میدهند. این عوامل نیز عمدتا باور و تمرکز هستند.
در آیندهی نزدیک چگونگی غلبه بر عوامل محدودکنندهی موفقیت(ترس و شکست) و کاربرد عوامل توانمندکنندهی موفقیت(باور و تمرکز) در مسیر منافعتان را برایتان تشریح خواهم کرد؛ با استفاده از اینها به هر هدف تعیین شدهتان در زندگی میرسید. در بخش اولِ "عامل موفقیت" در مورد سه گام برای غلبه بر ترس توضیح میدهیم.
ترس یکی از دلایل متعدد ناتوانی آدمها در رسیدن به اهداف زندگیشان است. وضعیتی ذهنی است که فرد در آن همیشه به چیزهای بدی که قرار است اتفاق بیفتد فکر میکند. ترس باعث میشود همیشه در رنج، افسوس، پریشانی، تردید، سرزنش و شرم از خود زندگی کنید. اینها معمولا نتیجهی الگوهای فکریتان هستند.
سه گام برای غلبه بر ترس وجود دارد که آنها را از تجربیات زندگی شخصیام الهام گرفتهام. این سه گام به ترتیب شناسایی، کاوش و از بین بردن ترس هستند.
۱. شناسایی ترس
باید دقیقا شناسایی کنید از چه چیزی میترسید و چگونه آن چیز بر زندگیتان تاثیر میگذارد. گاهی اوقات میفهمید آنچه تاکنون آن را ترس میپنداشتید، فقط عذر و بهانهای برای عدم تمایل به انجام یک کار است. پرسشهای زیر را از خود بپرسید و تلاش کنید برایشان پاسخی بیابید:
از چه چیزی میترسم؟
چگونه آن چیز بر زندگی و دنیای اطرافم تاثیر میگذارد؟
چهقدر باید پیشرفت میکردم که به این ترس دچار نشوم؟
چگونه این ترس بر تواناییهای تصمیمگیریام تاثیر گذاشته است؟
این پرسشها کمکتان میکنند تا ترس و میزان تاثیر آن بر زندگیتان را بفهمید و درک کنید.
۲. کاوش ترس
پس از شناسایی ترستان، باید در علتهای ریشهای آن کاوش کنید. چه چیزی سبب میشود به این اندازه بترسید؟ آیا علت آن به اتفاقی در گذشته بر میشود؟ آیا میتواند مربوط به یک افسانه، باور یا داستانی باشد که پیشتر آن را شنیدهاید؟ آیا از بروز اتفاقات ناشناخته در آینده میترسید؟ سرچشمهی ترستان چیست؟
کاویدن جزییات بیشتری از این ترس، کمکتان میکند تا سرچشمه و علت آن را بهتر درک کنید. این گام به اندازهی یافتن راهی برای کنار آمدن و غلبه بر این ترس اهمیت دارد.
همچنین این کار کمکتان میکند الگوهای فکریتان را تشخیص دهید؛ الگوهایی که خودتان آنها را پذیرفتهاید، ولی در حقیقت گرفتارتان کردهاند. کاویدن ترستان همچنین باعث میشود به تجربهی خاصی در گذشته برگردید که همیشه باعث هراستان بوده است.
۳. از بین بردن ترس
در این مرحله دیگر کاملا میدانید ترسهایتان چه هستند و از کجا سرچشمه میگیرند. گام بعدی، یافتن راهی برای از بین بردن هر کدام از ترسهایتان است. طول مدت و دشواری این گام بستگی به یافتههایتان در مرحلههای شناسایی و کاوش دارد.
ترسهای خاصی هستند که از فقدان آگاهی ایجاد میشوند. برای جنگیدن با این گونه ترسها باید تحقیق کنید و مجهز به سلاح آگاهی شوید.
اگر ترستان از تجربههای گذشته سرچشمه میگیرد، گذشته را رها کنید. اجازه ندهید گرفتار زندان تجربههای گذشتهتان شوید.
باید این حقیقت را درک کنید که تنها مسئول تغییر زندگیتان خودتان هستید. کسی این زندگی را برایتان تغییر نخواهد داد. بنابراین، در فرآیند غلبه بر ترسهایتان باید کاملا فعال باشید، در غیر این صورت باید در همان زندان به زندگیتان ادامه دهید.
برخی آدمها به عنوان راهی برای تسلط بر اینگونه ترسها نیاز دارند خودشان را برای کاری که در گذشته انجام دادهاند، ببخشند. برخی دیگر باید با خانوادههایشان آشتی کنند و روابط تلخ گذشته را بهبود ببخشند. عدهی دیگری هم هستند که باید از بهانهتراشی دست برداند و به دنبال آرزوهایشان بروند. ولی یک دسته دیگر هم هستند که باید برای ایستادن و شروع یک کار جدید ترغیب و تشویق شوند.
رو در روی ترسهایتان بایستید و با آنها مبارزه کنید؛ و در آخر میفهمید در زندگیِ بدون محدودیت چه کارهایی میتوانید انجام دهید.
منبع : بازده