همهی پدر و مادرها عاشق فرزندانشان هستند و به آنها مهر میورزند. ولی در این میان نباید از مبحث پدر و مادر سمی غافل شد. گاهی اوقات والدین اشتباهاتی جبران ناپذیر انجام میدهند که آنها را به پدر و مادر سمی برای کودک تبدیل میکند.
بیشتر پدر و مادرها خالصانه نهایت تلاششان را به کار میگیرند تا شرایطی شاد و سالم را برای تربیت و پرورش کودکانشان فراهم کنند؛ ولی حتی این آدمها نیز شاید تصادفا مرتکب اشتباه شوند؛ این اشتباهات ممکن است در آینده به شرایطی منجر شود که کودکانشان به کمک و درمانهای حرفهای نیاز پیدا کنند.
متاسفانه، اشتباهات برخی پدر و مادرها از حالت گاه به گاه فراتر میروند و به سمت سمی شدن پیش میروند. صرفنظر از اینکه پدر و مادری از روی عمد دست به کارهای سمی میزند یا خیر، بسیار رفتارهایی وجود دارند که میتوانند آنچنان آسیب عاطفی و روانی به کودک وارد کنند که حتی بعد از سنین رشد نیز تاثیراتی عمیق بر وی به جای بگذارند.
چنانچه در کودکی هر یک از شرایط زیر را تجربه کردهاید، به احتمال زیاد یا یکی از والدین یا هر دوی آنها یعنی پدر و مادر سمی بودهاند.
۱. آنها نمیتوانند برایتان پشتیبانی عاطفی و امنیت به ارمغان بیاورند
برخی آدمها معتقدند برای آنکه مطمئن باشند کودکانشان میتوانند در آینده از خود کاملا مواظبت کنند، اظهار نهایت عشق راهی بسیار مهم و ضروری است. اگر شما هم به این شکل بزرگ شدهاید، شاید حتی فکر کنید این روش تاثیری مثبت بر زندگیتان گذاشته است. با وجود این، چنانچه اکنون در مقابل هرگونه شکست یا عدم پذیرش احساس ناراحتی و فرو ریختگی میکنید، به احتمال زیاد ریشه در رفتار سمی پدر و مادرتان دارد که هنگام کودکی و نوجوانی به میزان کافی پشتیبانی عاطفی و امنیت را برایتان فراهم نکردهاند. اظهار نهایت عشق شاید گاهی اوقات کارساز باشد، ولی اگر پدر و مادری میخواهند کودکشان در آینده پخته و باتجربه شود، نشان دادن افراطی عشق نمیتواند تنها راه ممکن باشد.
۲. بیش از اندازه سرزنش و انتقاد میکنند
هر پدر و مادری گاه به گاه از کودکشان انتقاد میکنند. بدون این رفتار، هرگز نمیتوانیم چگونگی انجام درست کارهای مختلف و وظایف روزانه نظیر شستشوی لباسها را یاد بگیریم. پدر و مادر سمی در این مورد نیز افراط میکنند و از هر کاری که کودکشان انجام میدهد بیش از اندازه انتقاد میکنند. پدر و مادرها معتقدند با این کار مطمئنا میتوانند کودکشان را در آینده از ارتکاب اشتباهات بزرگ و فاجعهبار باز دارند، ولی اشتباه میکنند. متاسفانه، این رفتار در حقیقت باعث میشود منتقدی سرسخت درون کودک شکل بگیرد که در آینده وی را از پا گذاشتن و رد شدن از حد و مرزهایی تنگ و باریک باز خواهد داشت که از کودکی برایاش تعریف شده است.
۳. میخواهند تمام توجهتان به آنها معطوف باشد
پدر و مادر سمی غالبا کودکانشان را مانند پدر و مادرهای خودشان میبینند و به همین دلیل انتظار دارند دائما توجهشان را به خود جلب کنند. چنین پیوند و علاقهای را میتواند میان بیشتر پدر و مادرها و کودکانشان مشاهده نمود، ولی گاهی اوقات این پیوند حقیقتا به رابطهای انگلی تبدیل میشود که در آن پدر و مادرها آنچنان وقت و انرژی کودک را به خود اختصاص میدهند که وی را از تمرکز بر یادگیری مهارتهای دیگر باز میدارد. با اینکه گاهی اوقات رعایت این مسئله کمی دشوار است، ولی پدر و مادر خوب و کامل میدانند باید به کودکانشان فضای کافی برای رشد بدهند و آنها را به افرادی تبدیل کنند که برای رفع نیازهایشان دائما به همکاری پدر و مادرشان متکی نباشند.
۴. آنها در موردتان جکهای تخریبکننده و “سمی” میسازند
همهی پدر و مادرها گاهی اوقات با کودکانشان شوخی میکنند و حتی آنها را دست میاندازند، ولی وقتی اصطلاحا ”جک ساختن” از کودکان کار رایج و همیشگیشان شود، میتواند به مشکلی بزرگ تبدیل شود. واقعا مجبور نیستید به این دلیل که پدر و مادرتان همیشه در مورد مسائلی مانند قد و وزن دربارهتان جک میسازند، این رفتارشان را تحمل کنید. این روش تضعیفکننده از جانب پدر و مادر در نهایت باعث میشود فرزندان همیشه نسبت به خود احساسی بد داشته باشند. اگر پدر و مادری به درستی در مورد رفتار کودکشان نگرانی داشته باشند، به جای آنکه شخصیت وی را با جکهای سمی تخریب کنند، باید با رفتاری صادقانه و عاری از انتقاد و سرزنش با وی برخورد نمایند.
۵. آنها کاری میکنند باور داشته باشید رفتارهای بسیار بدشان نسبت به شما موجه هستند
آیا در طول سالهای کودکی و نوجوانی باور داشتهاید همیشه لایق سوء رفتارهای جسمی و عاطفی از جانب پدر و مادرتان بودهاید؟ در این صورت، همچنان احساس میکنید همهی رفتارهای وحشتناک دیگران نیز در قبال شما کاملا موجه هستند و همیشه مقصر شما هستید. پدر و مادر سمی میتوانند به هر شکل شرایط را به نفع خود تغییر دهند، و این مسئله کودکان را در مقابل دو گزینه قرار میدهد: اشتباه و رفتار نادرست پدر و مادرشان را بپذیرند یا عامل و دلیل همهی این سرزنشها را درون خود جستجو کنند. در غالب موارد، این کودکان، حتی وقتی بزرگ هم میشوند، گزینهی دوم را انتخاب میکنند.
۶. آنها اجازه نمیدهند هیجانهای منفیتان را بروز دهید
پدر و مادرهایی که از پرورش نیازهای هیجانی کودکشان جلوگیری میکنند و هیجانهای منفیشان را بیاهمیت میدانند، برایشان آیندهای رقم میزنند که در آن، کودکان از ابراز نیازهایشان ناتوان میمانند. هیچ عیبی ندارد به کودکانمان کمک کنیم بتوانند طرف مثبت هر موقعیتی را نیز مشاهده کنند. با وجود این، بیاعتنایی کامل به احساسات منفی و نیازهای هیجانی میتواند به افسردگی کودک منجر شود و در بزرگسالی، مدیریت صحیح افکار منفی را برای وی دشوار کند.
۷. آنها حتی فرزندان بزرگسالشان را هم میترسانند
احترام و ترس هیچ رابطهای با یکدیگر ندارند. در حقیقت، کودکانی که احساس عشق، حمایت، و اتصال به خانواده را درک میکنند، بسیار بیش از دیگران در بزرگسالی شاد خواهند بود. با اینکه گاه به گاه کنترل و تادیب به ناچار لازم است، پدر و مادرهای غیرسمی هرگز از کلمهها و اعمالی ترسناک استفاده نمیکنند که باعث شوند آسیبهای دائمی بر ذهن و روان کودکان بر جای بماند. برای تربیت و تادیب کودکان نیاز نیست آنها را بترسانید، و هنگامی که این کودکان بزرگ شدند، نباید از تماسها و پیامهای پدر و مادرهایشان احساس اضطراب کنند.
۸. همیشه احساسات خود را در اولویت قرار میدهند
پدر و مادرها معتقدند توجه به احساساتشان باید در صدر امور قرار بگیرد، ولی این طرز فکر منسوخ شده است و در پرورش روابط مثبت راه به جایی نمیبرد. حتی اگر پدر و مادرها راجع به هر چیزی، از شام گرفته تا برنامهی تعطیلات، باید تصمیم نهایی را بگیرند، در نظر گرفتن احساس هر یک از اعضای خانواده – به ویژه کودکان – نیز بسیار حائز اهمیت است. افراد سمی دائما در جهت جلب رضایت پدر و مادرها، کودکان را به سرکوب احساساتشان مجبور میکنند.
۹. آنها اهدافتان را به نفع خودشان ضبط میکنند
آیا تاکنون اتفاق افتاده است پدر یا مادرتان به آنچه انجام میدهید تا جایی علاقهمند شود که آن را از دستتان بگیرد یا از آن تقلید کند؟ شاید به نظر برسد این نوع رفتار ناشی از علاقهی پدر و مادر به زندگی فرزندشان باشد، ولی غالبا این کار در نهایت باعث میشود شرایط برای رسیدن کودک به اهداف و خواستههایاش واقعا سختتر شود. برای مثال، درست هنگامی که میخواهید ۵۰ بسته کیک را به همسایهها بفروشید، مادرتان تصمیم میگیرد کیک بپزد و به همسایهها پخش کند؛ این رفتارها رسیدن کودکان به اهدافشان را با دشواری رو به رو میکند. در این شرایط، اگر همچنان به پدر و مادرتان اجازهی انجام اینگونه رفتارها را بدهید، ممکن است برای همیشه از مسیر رسیدن به خواستههایتان خارج شوید.
۱۰. آنها از پول و احساس گناهتان به عنوان ابزاری برای کنترل شما استفاده میکنند
هر کودکی ممکن است مرتکب اشتباهی شود که در مقابل پدر و مادرش احساس گناه کند، ولی افراد سمی مرتبا از این احساس گناه فرزندشان سوءاستفاده میکنند. حتی شاید وقتی بزرگ هم شوید، پدر یا مادرتان همچنان برای کنترل شما، هدیهای گرانقیمت برایتان بخرند و در عوض انتظار انجام کار دلخواهشان را از جانب شما داشته باشند. در این شرایط اگر نتوانید خواستههایشان را برآورده کنید، آنها سعی میکنند وادارتان کنند در قبال لطفشان و عدم جبران آن لطف از جانب شما، احساس گناه کنید، زیرا “آنها همهی کارها را فقط برای شما انجام میدهند.” پدر و مادرهای سالم و خوب میدانند کودکشان در قبال پول یا هدیه دینی به گردن ندارند و لازم نیست آن را با انجام کاری خاص جبران کنند، به ویژه اگر کودکان از ابتدا چنین الطافی را درخواست نکرده باشند.
۱۱. آنها در واکنش به اشتباهاتتان با شما قهر میکنند
حرف زدن با آدمی که از دستاش عصبانی هستید کمی سخت است، ولی مجازات کودک به وسیلهی قهر و بیاعتنایی میتواند بسیار مخرب و ناشایسته باشد. اتخاذ این روش به اصطلاح تربیتی – روش تهاجم منفعلانه – به هر نوع رابطه آسیب میزند و باعث میشود طرف مقابل به اجبار و تحت فشار سعی کند شرایط را اصلاح نماید، حتی اگر واقعا خطایی نیز مرتکب نشده باشد. اگر پدر و مادری آنقدر عصبانی هستند که نمیتوانند رفتاری معقول یا گفتگویی منطقی با کودک انجام دهند، بهتر است به جای بیاعتنایی و قهر کردن ظالمانه با کودک، مدتی به خودشان فرصت دهند تا کمی آرامتر و معقولتر تصمیم بگیرند.
۱۲. آنها تمام حد و مرزها را نادیده میگیرند
پدر و مادرها هر گونه اقدامی را برای مراقبت از فرزندانشان انجام میدهند؛ و حتی در شرایطی خاص ممکن است به اجبار برای حفظ امنیت آنها به تجسس و سرکشی به کارهایشان متوسل شوند. با وجود این، هر آدمی به تعیین حد و مرزهایی برای خود نیاز دارد، به خصوص نوجوانان. پدر و مادر سمی همیشه و در هر شرایطی سعی میکنند از این حد و مرزها عبور کنند، و این کار همیشه مشکلاتی بزرگ به وجود میآورد. برای مثال، پدر و مادر سمی همیشه بدون در زدن وارد اتاق کودکشان میشوند. این کار الگویی را در ذهن کودکان ایجاد میکند و تشخیص صحیح و پذیرش حد و مرزها را در آینده برای آنها دشوار مینماید.
۱۳. شما را مسئول شادی خودشان میدانند
اگر پدر یا مادرتان همیشه در مورد چیزهایی حرف میزنند که به خاطر شما از دست دادهاند و دلیل ناراحتیهایشان را وجود شما میدانند، مطمئن باشید آنها مسائلی غیرواقعی را از نقش شما در زندگیشان بازگو ميکنند. هیچ کودکی مسئول شادی یا غم زندگی پدر و مادرش نیست. همچنین، پدر و مادرها هرگز نباید انتظار داشته باشند برای جبران سختیها و ناراحتیهایی که برای بزرگ کردن فرزندانشان تحمل کردهاند، فرزندان نیز باید به خاطر آنها از شادیها و فرصتهای زندگیشان بگذرند. اگر کودکان به اجبار در این شرایط قرار بگیرند، در بزرگسالی نمیتوانند این مسئله را درک کنند که همهی آدمها مسئول شادی زندگی خودشان هستند.
شاید حذف کردن آدمهای سمی از زندگی غیرممکن به نظر برسد، به ویژه اگر آن آدم سمی، پدر یا مادرمان باشد. اگر در مقابل این رفتارها، واکنشی منطقی از خود بروز ندهید، جبران آسیبهای هیجانی و روانشناختی ناشی از آنها در طول دوران کودکی و نوجوانی میتواند در آینده بسیار دشوار باشد. به علاوه، به هر پدر و مادری که از طریق این مقاله به سمی بودن رفتارهایاش پی برده است، توصیه میکنیم به یک مشاور باتجربه مراجعه کند و از وی بخواهد در شکستن این الگوهای رفتاری منفی به وی کمک کند.
منبع :
بازده
باعضویت در کانال تورنتوگرام مطالب ما را سریعتر مطالعه نمایید. برای عضویت اینجا کلیک کنید.