بیشتر آدم ها دوست دارند کارآفرین باشند یا دست کم مثل یک کارآفرین زندگی کنند. در این مقاله به کارهایی پرداخته می شود که یک کارآفرین هر روز صبح انجام می دهد. جون صبحتان را هر طور شروع کنید، باقی روزتان هم مطابق با همان رقم میخورد، بنابراین روال صبحگاهی شما بسیار مهم است، به خصوص زمانی که مسئولیت کل یک شرکت را در مقام یک کارآفرین بر عهده داشته باشید.
آیا دوست دارید بدانید کارآفرین ها موفق صبحشان را چهطور آغاز میکنند؟ وبگاه خبری نیوز دیلی از صاحبان کسب و کار یا کارآفرین ها خواست نخستین کاری را که صبحها انجام میدهند با ما در میان بگذارند.
در این نوشتار ۲۰ کار را می خوانید که کارآفرین های متفاوت بعد از بیداری انجام میدهند، از خاموش کردن زنگ ساعت و نوشیدن قهوه تا ورزش کردن و برنامهریزی برای فهرستهای انجام کار!
شمارهی ۱: ” چیزهایی که ما را میترسانند در صدر قرار دارند” یکی از گفتاوردهایم در مورد کارآفرین ها است که از آن حمایت میکنم. آنچه که در فهرست انجام کارهایم از همه بیشتر مرا میترساند، نخستین کاری است که صبحها انجام میدهم. یورش آدرنالین ناشی از غلبه بر این کار دلهرهآور، در باقی روز من را به جلو میراند.” نانسی کلیری، ناشر و مالک، انتشارات ویات-مککنزی
شمارهی ۲: من به طور معمول قبل از ساعت ۶ صبح از خواب بیدار میشوم. معمولا کمی که سرحال شدم، مراقبهی متعالیام را انجام میدهم، قبل از اینکه نگاهی به رایانامهها و رسانههای گروهی-هرچند بسیار وسوسهکننده هستند- بیندازم. سپس به مدت حداقل ۳۰ دقیقه تمرین یوگا انجام میدهم. این زمانی که به تنهایی و در سکوت سپری میکنم برای تمام طول روز به من نیرو میدهد. برای اتخاذ تصمیماتی بهتر از تصمیمات دیروز، آرام تر، متمرکزتر و آمادهتر میشوم. – کیت اسپیسیک، موسس، شرکت تعاونی بایکس و هیومنز
شمارهی ۳: من به عنوان موسس یک شرکت جهانی مدیریت سرمایهگزاری، چند بار در طول شب برای بررسی بازارها بیدار میشود. آخرین باری که بیدار میشوم، یعنی در ساعت ۵: ۳۰، وقتام را با خانوادهام – آنها هم سحرخیز هستند- و سگهایم سپری میکنم. صبح زود، قبل از اینکه اداره شروع به کار کند، زمان مناسبی است برای جمعبندی افکار و برنامهریزی اهدافی که در طول روز داریم.” ژوزف هاسلر، مدیر سرمایه، شرکت خدمات مدیریت سرمایهگذاری اور ادوایسوری
شمارهی ۴: هر روز صبح میدوم. مسافت یا زمان خاصی برای دویدن تعیین نمیکنم- فقط زنگ ساعت را برای ۵: ۳۰ تنظیم میکنم، از تخت بیرون میپرم، لباس و کفش مخصوص دویدنام را میپوشم و تا زمانی که خسته شوم یا حوصلهام سر برود، میدوم، سپس راه برگشت به خانه را قدم میزنم. هوا بارانی باشد یا آفتابی فرقی نمیکند.” نیل اندرو، مدیر امور مشتریان و موسس، پیکانا
شمارهی ۵: صبحها- البته صبح برای من ساعت ۶ است- نخستین کار من این است که مجهز به یک فنجان چای، پستها و پاسخهای رسانههای اجتماعی از جمله لینکیدن پالس، توییتر، مطالب وبلاگها، پاسخ به دنبالکنندگانام و تقاضاها برای ایجاد ارتباط را سازماندهی کنم. میدانم که اگر این کار را به زمانی دیگر در روز منتقل کنم، ۴ برابر فضای برنامهی زمانیام را خواهد ربود در مقایسه با زمانی که در همان یک ساعت به آنها رسیدگی میکنم. بعد نوبت میرسد به مبارزهی سخت روزانهمان: جدا کردن دو نوجوان از تخت برای اینکه به مدرسه بروند، و ۱۵ دقیقه گپ با همسرم هنگام خوردن صبحانه! “- کریس موری، موسس و مدیرعامل، سازمان واردا کروز ترینینگ
شمارهی ۶: بعد از خواندن کتاب “معجزهی صبح” [هال الرود، ۲۰۱۲]، یک ساعت زودتر بیدار شدن را برای شروع کارهای صبح، آغاز کردم. در آن یک ساعت، هر ۱۰ دقیقه را را برای انجام ۶ فعالیت توسعهی شخصی صرف میکنم. این فعالیتها عبارتند از مراقبه، نوشتن جملات تاکیدی، تجسم، خواندن، ثبت یادداشتهای روزانه و ورزش. این کار من را به لحاظ جسمانی، ذهنی و روحی برای همهی کارهایی که در طی روز برایم پیش میآید، آماده میکند.” تالایا والر، مشاور برند شخصی موسس، والراند کمپانی
شمارهی ۷: ” یک بار که در یک کلاس نوشتن خلاقانه شرکت کردم، معلمام به من گفت که صبحها زمانی که از خواب بیدار میشوید، قبل از اینکه حتی دستتان را به طرف ساعت زنگدارتان دراز کنید، بیشترین خلاقیت را دارید. به همین دلیل است که هر روز نوشتن نخستین کاری است که قبل از خزیدن افکار مزاحم و استرس به سرم، حتی قبل از خیره شدن به رایانامههایم در گوشی یا چرخیدن دراینستاگرام انجام میدهم. من یک صفحهی کامل را در دفترچهی مخصوص انشاءام – بله، یک دفترچهی واقعی کاغذی همراه با خودکار! – پر میکنم از آنچه در آن صبح به ذهنم میرسد.” –اریکا فلد، مدیرعامل و موسس، واگدروب.
شمارهی ۸: “نخستین کاری که صبحها انجام میدهم شنا کردن است. شنا میکنم چون همهی چالشهای روز از سرم خارج میشوند. من بین هر حرکت روی تنفسام تمرکز میکنم- این کار احساسی تقریبا مراقبهای و به طور کلی آرامشبخش ایجاد میکند.” نات واسرشتاین، مدیرعامل، لیندنوود اسوشیتس
شمارهی ۹: “من هر روز ساعت ۵: ۳۰ از خواب بیدار میشوم، و مستقیم به اداره میروم. در اسرع وقت کارم را شروع میکنم. این نخستین کاری است که هر زمانی امکاناش باشد انجام میدهم: کار میکنم. نیروی فزایندهای بر من غلبه میکند و گاهی اوقات به خودم میآیم و میبینم که ۱۲ ساعت گذشتهاست و یک روز خیلی خوب کاری را پشت سر گذاشتهام.” دن شور، مالک، ایوالوینگ اسایاو
شمارهی ۱۰: “نخستین کاری که من انجام میدهم مراقبت از خودم و پیروز شدن است. ساعت ۴: ۲۳ برای ۵ دقیقه ورزش کراسفیت بیدار میشوم. سخت است اما احساس میکنم کاری را انجام دادهام که مطمئن نبودم که از پس آن برمیآیم یا نه، بنابراین برای شروع روز حس موفقیت و تندرستی دارم، و برای هر چیزی آماده هستم! ” مایک استراتا، موسس و مدیرعامل اجرایی، آرکالی
شمارهی ۱۱: “نخستین کاری که صبحها انجام میدهم این است که پیاده به یک کافه میروم و حداقل یک صفحه در دفترچهام راجع به آنچه از ادارهی کسبوکار در روز گذشته آموختهام. من روی چیزهایی مثل اهمیت پشتکار، زیرساختها و ثبات تامل میکنم. این برنامهی صبحگاهی ساده است، اما به طرز شگفتآوری مغزم را فعال میکند و برای تمام روز به من انگیزه میدهد.”-الکس کِر، موسس و مسئول خلاقیت و فناوری، وندِر
شمارهی ۱۲: “من اول صبح هیچ کاری انجام نمیدهم. جدا میگویم! خیلی مهم است که برای ساکت بودن و فکر کردن دربارهی روز پیش رو قبل از بلند شدن، وقت دارم. در این زمان غرق در تفکر میشوم و بهترین و موفقیتآمیزترین ایدهها به ذهنم خطور میکنند. زنگ ساعت را ۱۵ دقیقه زودتر تنظیم میکنم بنابراین میتوانم فکر کنم. در حالی که در جای خود هستم، میتوانم نظارهگر رویاهایم نیز باشم.” جانیس سلسته، موسس، موسسه ی کارآفرینی انکور
شمارهی ۱۳: “نخستین کاری که بعد از بیدار شدن انجام میدهم این است که در تخت میمانم. در ابهام بین خواب و بیداری یک زمان جادویی وجود دارد که به من وضوح و روشنی میدهد. ابتدا به این فکر میکنم که چهطور باید امروزم را تبدیل به یک روز پرحاصل کنم، و سپس به کارهایی که باید انجام بدهم فکر میکنم. خیلی عمیق فکر نمیکنم، فقط به آرامی از یک مورد به مورد دیگر حرکت میکنم و از زوایای مختلف به هر کدام میپردازم.” وین گدِرایت، شرکت تنِنت فایل
شمارهی ۱۴: “بوسیدن همسرم نخستین کاری که انجام میدهم. خانوادهام قلب و ریشهی من هستند. سپس به مدت ۱۵ دقیقه مراقبه میکنم تا انرژیهای مثبت را جذب کنم و خلقوخویم را برای باقی روز تنظیم کنم. وقتی مثبت باشم، اتفاقات مثبت و موفقیت را جذب میکنم.” کن کولیس، مدیرعامل و مالک، شرکت تیالکی فیوژن
شمارهی ۱۵: “تخت خواب را امرتب میکنم. این باعث میشود که روز را با علم به اینکه انجام کاری را به پایان رساندهام، شروع کنم.” –برد کامینس، موسس، شرکت بیمهی لوکال لایف ایجنتس
شمارهی ۱۶: “نخستین کاری که صبح انجام میدهم، نواختن پیانو است. به لحاظ علمی ثابت شدهاست که نواختن ساز عملا همهی قسمتهای مغز را همزمان درگیر میکند، به خصوص کورتکس بینایی، شنوایی و حرکتی، بنابراین این کار گنجایش ذهنی من را به راه میاندازد؛ مانند یک تمرین کاملا بدنی و ذهنی.”- جین کابالرو، یکی از بنیانگذاران، شرکت گرینپال
شمارهی ۱۷: “عادت صبحگاهی من مرور رویاهایم است. این کار به من یادآوری میکند که من آیندهی موسسهام را چگونه میبینم. رویاهایم همچنین با ترسیم گامهای عملی در زمینهی روش رسیدن به اهدافم، جریان حرکت روزانهام را مشخص میکنند. همچنین به من یادآوری میکنند بابت پشت سر گذاشتن مراحل مهم – پیشرفت در کسبوکارم، توسعهی مهارتهای جدید، پیشبرد رویاهایم- شکرگزار باشم.” –آرتیکا تاینر، وکیل، نویسنده و استاد
شمارهی ۱۸: “من یک برگهی گسترده دارم که آن را پر میکنم از آدمهایی که قرار است با آنها تماس بگیرم، آدمهایی که قرار است خبری به من بدهند، مهمترین پروژههایی که درحالحاضر روی آنها کار میکنم، به همراه کارهایی که لازم است در مرحلهی بعد برای آنها انجام دهم.” داستین کولتورپ، مالک و یکی از بنیانگزاران، شرکت تعمیراتیای کر فون ریپر
شمارهی ۱۹: “نخستین کاری که صبح انجام میدهم این است که با دقت به دور و بر گوش میدهم که ببینم آیا پسرم و شوهرم بیدار شدهاند یا نه. گاهی که صدای گفتوگوی آنها از آشپزخانه میشنوم آرامش پیدا میکنم. این صدا به من انگیزه میدهد که بلند شوم و در این گفتوگو حضور داشته باشم. چک کردن تلفن و برنامهی زمانی آن روز اجتنابناپذیر است، اما تا زمانی که دوستداشتنیترین صداها را از آشپزخانه میشنوم که دربارهی برنامهی روزانهشان حرف میزنند، همه چیز برایم معنا پیدا میکند.” دبورا بالاردینی، یکی از بنیانگذاران، پانتو
شمارهی ۲۰: من یک ضبط صوت دیجیتال دارم و در طول روز کارهایی را که باید انجام دهم، و افکار مهمی که برای نوشتن و الهام دارم، در آن ضبط میکنم. هر صبح، پشت کامپیوترم مینشینم، به صداهایی که روز قبل ضبط کردهام گوش میدهم و وارد عمل میشوم، رایانامهها را میفرستم، آنچه ضبط کردهام مینویسم و یادآورهایی برای خودم میسازم تا چیزی از قلم نیفتند.” ریچارد شین، بنیانگذار، شرکت اسلیپ ایزیلی"
منبع: بازده