اگر جوان هستید، تازه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌اید، در جایی مشغول به کار شده‌اید، یا تشکیل خانواده داده‌اید، ممکن است گاهی دست‌تان تنگ شود. آموزش، ایجاد کسب‌وکار و همین‌طور خلق فرصت برای فرزندان‌تان مستلزم هزینه کردن پول زیادی است. مدیریت پول فقط این نیست که بدانیم چه‌قدر پول درمی‌آوریم و چه هزینه‌‌هایی داریم.
مدیریت پول درباره‌ی ارتباط شما با پس‌انداز و خرج کردن و نگرش شما در رابطه با تسهیم منابع‌تان با دیگران است. آیا عاشق هدیه دادن هستید؟ آیا آن‌چه دارید با دیگران سهیم می‌شوید یا فکر می‌کنید، دریغ کردن داشته‌های‌تان از دیگران بهتر و مطمئن‌تر است؟ در این نوشتار دلایلی را می‌بینید در رابطه با این‌که چرا بدهکار هستید. همچنین ایده‌ها و نکاتی برای این‌که بتوانید رابطه‌تان را با دلار، پوند یا یورو در کیف پول‌تان گسترش دهید.
۱. شما هنوز تشخیص نداده‌اید که پس‌انداز برای خلق رویکردهای جدید و عادات مهم و موثر است.
هدف از پس‌انداز خلق عادات و رویکردهای جدید است و در حقیقت، با میزان پولی که در حساب بانکی‌تان دارید، ارتباطی ندارد. شما می‌توانید هر ماه مبلغی پول کنار بگذارید، اما گر دائما ولخرجی می‌کنید، نهایتا باید از خودتان پول قرض کنید و هیچ مبلغی را پس‌انداز نکنید. به جای این‌که پول را به خودی خود یک ارزش ببینید، ببینید که چه تاثیری در رسیدن به اهداف و برنامه‌های‌تان دارد. رویکردی خلق کنید که همه چیز در زندگی‌تان در راستای حرکت به سوی اهداف‌تان باشد. ثروتمندترین کارآفرینان پول را به عنوان چیز کمیابی نمی‌بینند که دائما باید از آن مراقبت کنند، بلکه آن را ابزار یا امتیازی می‌دانند که برای تحقق اهداف و رویاهای‌شان به کار می‌رود.
۲. هنوزمتوجه نشده‌اید که چه چیزی برای شما مهم است و ارزش دارد.
پول یک منبع است. منابع را می‌توان هدر داد، مورد سوءاستفاده قرار داد، یا به سوی کسب ثروت بیش‌تر هدایت کرد. چه چیزی برای شما ارزش دارد؟ در پایان زندگی‌تان، دوست دارید دیگران بابت چه چیزی از شما یاد کنند؟ شناختن ارزشهایتان کمک می‌کند که بدانید چه‌طور باید پول‌تان را خرج کنید. اگر به سرگرمی خاصی علاقه دارید، صرف پول برای آن حس بی‌نظیری ایجاد می‌کند. چه‌طور می‌توانید ارزشهایتان را بشناسید؟ کارهایی مثل نوشتن بیانیه‌ی ماموریت شخصی می‌تواند بسیار ارزشمند باشد. پول هم مانند خیلی چیزهای دیگر یک منبع است- از آن برای خلق زندگی مورد علاقه‌تان استفاده کنید.
۳. شما یک سیستم بودجه‌بندی مناسب تتنظیم نکرده‌اید.
درحال‌حاضر می‌دانید که بدهکار هستید یا بستانکار؟ تصور کنید که یک جفت کفش می‌بینید یا یک تبلت جدید که اصلا نیاز ندارید اما دوست دارید که آنها را داشته باشید. درچنین موقعیتی می‌دانید که پول کافی برای پرداخت هزینه دارید یا نه؟ یک ابزار مناسب بودجه‌بندی برای خودتان بسازید. ابزارهای بودجه‌بندی آنلاین هم وجود دارند، اما اغلب یک نت‌پد (دفترچه یادداشت ویندوز) و یک پِن(قلم) کفایت می‌کند. کارت‌های اعتباری باید تسویه شوند و لازم است برنامه‌ریزی کنید تا بدانید ماهانه چه‌قدر برای تسویه کردن آنها می‌توانید هزینه کنید. بدهی با جادو و جنبل تسویه نمی‌شود، بنابراین باید عادات خرج کردن خود را بدانید و از خودتان بپرسید که آیا می‌توانید از عهده‌ی همه‌ی اقلامی که می‌خواهید اما لازم ندارید، بربیایید یا نه.
۴. کالایی را می‌خرید با وجود این‌که می‌توانید آن را قرض بگیرید یا اجاره کنید.
شما می‌خواهید یک گیاه بکارید، پس برای چه باید بیل بخرید وقتی می‌توانید آن را از همسایه‌ی مهربان‌تان قرض کنید؟ اگر یک تابه‌ی بزرگ برای مهمانی شام لازم دارید، چرا باید آن را بخرید وقتی می‌توانید آن را از دوست‌تان قرض بگیرید؟ ما دوست داریم خریدهای‌مان را با گفتن این‌که بالاخره یه روز به دردمان می‌خورند توجیه کنیم. با این حال، چند بار واقعا چیزی را که در زمان خرید احتیاج نداشتید، بعدها استفاده کردید؟ اگر یک فیلم سینمایی را دوست دارید، می‌توانید آن را از کسی قرض بگیرید- این موضوع درباره‌ی کتاب هم صدق می‌کند. به همه‌ی چیزهایی که دارید و فقط یک یا دو بار استفاده کرده‌اید، فکر کنید. به جای خریدن، قرض بگیرید یا اجاره کنید.
۵. شما فریب چیزهایی را می‌خورید که زیادی خوب به نظر می‌رسند، ایده‌هایی که وعده‌ی سریع ثروتمند شدن را به شما می‌دهند.
متاسفم اما باید بگویم که موفقیت معمولا ۱ درصد الهام و ۹۹ درصد پشتکار است. همه در قرعه‌کشی برنده نمی‌شوند، بنابراین تصور نکنید که نفر بعدی شما خواهید بود. زمان خود را برای کسب سودی صرف کنید که دوام خواهد داشت و بر اساس تلاش‌های‌تان به شما غرور و بازده دائمی خواهد داد. راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید یا بالا رفتن از نردبان زندگی حرفه‌ای، زمان و تلاش می‌طلبد، اما نتیجه ی تلاش‌های‌تان را به هر روی خواهید دید. طرح‌های کسب ثروت در زمان کوتاه فقط برای کسانی نتیجه‌بخش است که آنها را خلق می‌کنند و شما را متقاعد می‌کنند رویاهایی که می‌فروشند را بخرید، اما خلق ثروت واقعی، فرآیندی آرام دارد.
۶. شما پول و وقت‌تان را صرف عادت‌های بیهوده می‌کنید.
شما واقعا پول‌تان را در کجا هزینه می‌کنید؟ چه کارهایی را به طور منظم انجام می‌دهید که مستلزم پرداخت پول هستند و برای‌تان لذت گذرا ایجاد می‌کنند؟ بیش‌تر چیزها وقتی خوب هستند که در حد اعتدال باشند، اما اگر برای سیگار، قمار یا دیگر عادت‌های بد هزینه می‌کنید، زمان آن رسیده‌است که روی تغییر دادن این عادت‌ها فکر کنید. چرا پول و زمان‌مان را صرف چنین چیزهایی می‌کنیم؟ این سوال پاسخ ساده‌ای دارد: کارهای اعتیادآور کمک‌مان می‌کنند، از احساسات‌مان دوری کنیم. اگر از کار کردن به ستوه آمده‌اید، یک نخ سیگار می‌تواند کمک‌تان کند ناراحتی‌تان را فراموش کنید. اگر دلزدگی و خستگی دارید، کمی شکلات یا یک تکه کیک می‌تواند از این حس ناامیدی کم کند. قمار اعتیادی است که مستقیما پول را درگیر می‌کند. هرچند، سایت‌های قمار زیادی هستند که اعتراف می‌کنند قمار اعتیادآور است و سیاست‌هایی را ارائه می‌دهند که مثلا به قماربازهایی که دچار مشکل هستند کمک کنند، اما به طور کلی به نفع آنها نیست که شما را از قمار کردن منع کنند. برای هر اعتیادی باید به دنبال کمک مناسبی باشید.
۷. اعتبار خود را صرف خریدن اقلامی می‌کنید که درحال‌حاضر پول نقد برای خریدن‌شان ندارید.
ساده است: وقتی نمی‌توانید چیزی را نقدا بخرید، از کارت اعتباری‌تان استفاده نکنید. برای هزینه‌های ضروری مثل تعمیر ماشین یا پرداخت شهریه و هزینه‌های دیگر، یک برنامه‌ی پرداخت و پس‌انداز طرح‌ریزی کنید تا متوجه شوید که هر ماه چه‌قدر می‌توانید خرج کنید و چه‌قدر می‌توانید پس‌انداز کنید. خودتان را درگیر وامی نکنید که نمی‌توانید از شرش خلاص شوید. همچنین، از هیچ بانکی وام نگیرید مگر این‌که واقعا لازم داشته باشید. بانک‌ها سود وام را از شما خواهند گرفت و اغلب شما را برای گرفتن وام ترغیب می‌کنند.
۸. همه چیز را به قیمت خرده‌فروشی می‌خرید.
هر ۶ ماه یک بار فروشگاه‌ها حراج دارند؛ گذشته از این، غالبا می‌توانید فروشگاه‌هایی پیدا کنید که لباس‌های خیلی خوب یا اقلام دیگری را با تخفیف به فروش می‌رسانند. یک جست‌وجوی برخط نیز می‌تواند شما را به سمت کالاهای تخفیف خورده هدایت کند. بسیاری از فروشگاه‌های خیریه نیز، فروش لباس‌های باقی‌مانده از فصل قبل را آغاز کرده‌اند. این لباس‌ها کاملا خوب و مناسب هستند اما چون دیگر مد روز نیستند، به قیمت خیلی پایین فروخته می‌شوند. این موضوع درباره‌ی ماشین هم صدق می‌کند.یک ماشین جدید بخرید و قیمت بالاتری بپردازید. به محض این‌که ماشین را از محوطه‌ی جلوی نمایشگاه ماشین بردارند، قیمت آن به طور قابل ملاحظه‌ای ارزان‌تر از یک ماشین جدید می‌شود که شرایط و عملکرد چندان متفاوتی ندارد.
۹. شما مبلغ اضافه‌ای را بابت مارک و برند که فقط نشانه‌ی اعتبار هستند، می‌پردازید.
دو تی‌شرت مردانه‌ی سفیدرنگ را در نظر بگیرید. یکی ساده است و روی دیگری یک بازیکن چوگان به رنگی آبی بافته شده‌است. هر دو در یک کارخانه و به یک شیوه تولید شده‌اند، اما کدام یک گران‌تر است؟ ما تمایل داریم دیگران ما را با لباسی ببینند که برند خاصی دارد و صنعت مد از همین طریق پول زیادی می‌سازد. یادتان باشد شما به همین شکلی که هستید دوست‌داشتنی و فوق‌العاده‌اید، نیازی نیست که برای تایید آن نام یا برچسبی داشته باشید. به هدف فکر کنید، نه به این‌که دیگران چه تصوری از شما دارند. در عوض آدم‌ها را با شوخ‌طبعی و جذابیت‌تان مات و مبهوت کنید. همچنین، برندهای فروشگاهی تقریبا همیشه ارزان‌تر از برندهای ملی هستند.
۱۰. درباره‌ی امروز زیاد فکر می‌کنید و به فکر فردا نیستید.
ما عاشق نصیحت هایی هستیم مثلِ "در زمان حال زندگی کن" یا "کاری که امروز می‌توانی انجام بدهی، موکول به فردا نکن." البته، تا جایی که زندگی به شما فرصت می‌دهد، باید لذت ببرید. هرچند، پولی که امروز دارید را می‌توانید کنار بگذارید یا سرمایه‌گذاری کنید تا در آینده امنیت مالی داشته باشید. ما همچنین باید برای دوره‌ی بازنشستگی پس‌انداز کنیم ولی حدس می‌زنیم که بیش‌تر ما پول کافی برای آینده کنار نمی‌گذاریم. امروزه، ما طولانی‌تری زندگی می‌کنیم، پس زندگی بعد از بازنشستگی نیز طولانی‌تر خواهد بود. به این فکر کنید که پول در طولانی‌مدت برای شما چه کار خواهد کرد به جای این‌که آن را برای ارضاءِ فوری خواسته‌های‌تان در زمان حال به کار ببرید. به اهداف بلند-مدت زندگی‌تان فکر کنید و امروز که فرصت دارید، پس‌انداز کنید.
منبع: بازده